بتي فرخ رخي فرخنده رائي

شاعر : عبيد زاکاني

به شهرستان خوبي پادشاهيبتي فرخ رخي فرخنده رائي
ز شيرينيش شيرين خوشه چينيميان نازنينان نازنيني
قدش بر سرو رعنا ناز کردهرخش گلبرگ خوبي ساز کرده
سهيل آويخته از گوشه‌ي ماهگرفته سنبلش بر گل وطن گاه
به باغ دلبري رعنا تذرويبهار لطف را نازنده سروي
گلش را چتر سنبل سايه کردهز عنبر راه را پيرايه کرده
حديث شکرينش روح را قوتنهان در عقد لل درج ياقوت
دو زلفش کاروان مشگ تاتاردو چشمش چون دو جادوي فسونکار
سر زلفين جعدش پيچ در پيچدهانش در حقيقت کمتر از هيچ